loading...
تفریحی*عکس*مطلب*داستان*اخبار
aliahmadi بازدید : 52 دوشنبه 02 مرداد 1391 نظرات (0)

یه مشت نمک”
روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست که واسش یه درس بیاد موندی بده . راهب از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه . شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره  ، اونم بزحمت .
استادپرسید : ” مزه اش چطور بود ؟ ”
شاگردپاسخ داد : ” بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش ”
پیرهندواز شاگردش خواست یه مشت نمک برداره و اونو همراهی کنه  .
رفتند تا رسیدن کنار دریاچه . استاد از او خواست تا  نمکها  رو داخل دریاچه بریزه ، بعد یه لیوان آب از دریاچه برداشت و داد دست شاگرد و ازش خواست اونو بنوشه .  شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید .
استاداینبارهم از او مزه  آب داخل لیوان رو پرسید. شاگرد پاسخ داد : ” کاملا معمولی بود . ”
پیرهندو گفت : ” رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو میشه همچون یه مشت نمکه  و اما این روح و قدرت پذیرش انسانه که هر چه بزرگتر و وسیعتر بشه ،  میتونه بار اون همه رنج و اندوه  رو براحتی تحمل کنه ، بنابراین سعی کن یه دریا باشی تا یه لیوان آب .”

جک و لطیفه جدید اسفند 1390

یارو میره مغازه میگه: آقا یه بیسکویت خوب بدین. بقاله میگه: ساقه طلایی خوبه؟ یارو میگه نه. میگه: ویفر خوبه؟ میگه نه . میگه گرجی خوبه؟ میگه نه. میگه: مادر خوبه؟ یارو میگه: قربان شما، دست بوسن!

++++++++++

مرد: میدونی برای هدیه تولدت چی خریدم؟
زن: نه.
مرد: اون پژو 206 قرمز رنگ که کنار خیابون پارک شده رو میبینی ؟؟؟
زن: آررررره...
مرد: یه شال درست به همون رنگ !!!

++++++++++

پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. پسره می گه: آهان فهمیدم ، اسمتون شلنگه

++++++++++

حیف نون میره تو خیابون می بینه نوشته: سیو همان سیب است...
میگه: دروغ میگن! خودم خوردم صابون بود!!!

++++++++++

به یارو میگن: با باقی جمله بساز میگه: ما دیشب کوبیده خوردیم

میگن باقیش کو؟

میگه: تو یخچاله

++++++++++

یارو زن سبزه میگیره گره اش میزنه!

++++++++++

شاباش چیست؟ حرکتی ست محترمانه برای وحشی کردن شخص درحال رقص.

++++++++++

زلزله در شهر حیف نون 700 نفر کشته داد. 5 نفر بر اثر زلزله ، 695 نفر هنگام تقسیم چادر.

++++++++++

آلمانیها معتقدند اگه یه طاووس داشته باشی که برات نازکنه ، یه تمساح که برات اشک بریزه ، یه کلاغ که برات خبر بیاره ، یه روباه که فریبت بده ، دیگه نیاز نیست زن بگیری!


انجیر رو به غضنفر نشون می دن ، می گن این چیه ؟ می گه آلو بوده چلوندن ، تو زعفرون خوابوندن ، بهش کنجد مالوندن ، تهش یه چوب چپوندن ، تازه شده گلابی!!!


یه ضرب المثل چینی می گه: اگه از دوران مجردی لذت نمی بری، ازدواج کن! اون وقت حتما از فکر کردن به دوران مجردیت لذت می بری!


غضنفر میره مکه میخواست گوسفند قربانی کنه ، چاقو پیدا نمیکنه گوسفند رو خفه میکنه


می دونی چرا زنها بیشتر از مردها عمر می کنند؟ . . . چون زن ندارن


آخرین خبر از تیم ملی: کریم باقری به عنوان مترجم علی دایی انتخاب شد


مشترک گرامی:مثانه ی شما پر شده است لطفا هر چه سریعتر نسبت به تخلیه ی آن اقدام نمایید. ( سازمان کنترل نا محسوس شب ادراری )


غضنفر رو برای اولین بار می برند توی هلی کوپتر ، توی آسمان از سمت چپی اش می پرسه : شما گرمتونه ؟ طرف می گه : نه. از سمت راستی اش می پرسه شما گرمتونه ؟ اون یکی هم می گه نه. بعد غضنفر بلند می گه : آقای خلبان هیچ کس گرمش نیست. اون پنکه سقفی رو خاموشش کن


پغضنفر داشت سخنرانی می کرد که : هرکس چند زن داشته باشد به همان تعداد چراغ در بهشت برایش روشن می شود. ناگهان در میان جمعیت ، زن خود را دید. هول کرد و گفت : البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش


اتوبوس سرچهار راه رسید. پیرمردی از مسافرها، عصایش را روی پشت شاگرد راننده گذاشت و گفت:
« این جا چهار راه سعدی است؟»
شاگرد راننده گفت:« نخیر، این جا ستون فقرات بنده است.»


وقتی یک مرد از ازدواج می ترسه, واسه این نیست که از دل بستن به یه زن می ترسه, بلکه دل بریدن از بقیه زنهاست که اونو میترسونه


اگه دیدی بچه ای کنار یک روزنامه نشسته و روزنامه زرد شده بدون کار بچه نیست تبلیغ ایرانسله


چرخه‌ی زندگی مردها : بچگی : مامان ذلیل . جونی دوست دختر ذلیل . میان سالی : زن ذلیل . پیری : فرزند ذلیل . بعد از مرگ : ذلیل مرده


غضنفرمیره بنگاه معاملات ملکی. بهش میگن ما یه خونه داریم کنار راه آهنه سر و صداش زیاده ولی بعد از یه هفته عادت میکنی.


غضنفر میگه ایرادی نداره! این یه هفته رو میرم خونه ی داداشم

 

جکهای ملانصرالدین
 

 

ملا در بالای منبر گفت : هرکس از زن خود ناراضی است بلند شود. همه ی مردم بلند شدند جز یک نفر. ملا به آن مرد گفت : تو از زن خود راضی هستی؟ آن مرد گفت : نه ... ولی زنم دست و پامو شکسته نمی تونم بلند شم!

 


 

 


یک روز ملانصرالدین خرش را در جنگل گم می کند. موقع گشتن به دنبال آن یک گورخر پیدا می کند. به آن می گوید: ای کلک لباس ورزشی پوشیدی تا نشناسمت!

 


2- دو پای خاطی باید پانصد و پنجاه و پنج بار چهار پای مظلوم یا مظلومه را در یکی از میدان های اصلی یا فرعی شهر- به انتخاب خود چهار پای مظلوم یا مظلومه- بر کول خود سواز کرده و کولی بدهد و دور میدان بگرداند.

داستان های طنز

 

 

 

انجمن حمایت از حیوانات نجیب و شریف اهلی و وحشی خانگی و غیر خانگی  کوچگی - خیابانی - بیابانی - کوهستانی - جنگلی - رودخانگی - دریایی - صحرایی - هوایی و غیره و غیره و غیره) هرگونه استفاده ابزاری (برای حمل و نقل) از هر گونه قاطر، اسب، یابو ، الاغ، کره خر، شتر و غیره را برای طی طریق در کوره راه های زندگی اکیداً ممنوع و قدغن اعلام کرده است و مرتکبین به این گونه اعمال را وعده به کیفری سخت و مجازاتی سنگین داده است. متن اطلاعیه به شرح زیر است:

نظر به این که بشر بی سر و پا - این جانور دو پای عجیب الخلقه وحشی، خودخواه، زورگو، درنده خو، دد منش، بی رحم، سفاک، خونخوار، قسی القلب، بهره کش ، ستمگر، غدار، قهار، زبان باز، دو رو، مکار ، جانی، روانی- و هم چنین این موجود بسیار حقیر پست فطرت جاهل و کاهل، نادان و ناتوان، کوردل و کر باطن، تنگ نظر و خام اندیش، خرافاتی و خیالاتی، گمراه و سر به هوا، مفلوک و منفور، که خیال می کند عقل کل است و اشرف مخلوقات، ولی در بی عقلی و پست فطرتی زبانزد خاص و عام و کس و ناکس است، قصد دارد که ار حیوانت نجیب، شریف، زحمت کش، اصیل، صدیق ، صبور و مظلوم زبان بسته چهار پا استفاده ابزاری کرده و آن ها را با بی رحمی، خودخواهی و زور گویی تمام از صراط مستقیم و مسیر صحیح زندگی خود منحرف کرده و به بیراهه های بن بست و بی سرانجام و واهی و سراب فرجام خود بکشاند و همانند خود، گمراه و سرگردان سازد، لذا، بدین وسیله، از این تاریخ، هر گونه استفاده ابزاری از چهار پایان زبان بسته بیچاره و بی گناه، توسط دو پایان زبان نفهم و زبان دراز زور گو، اکیداً ممنوع و قدغن اعلام می شود و با متخلفین به شدت و حدت تمام و در ملاء عام و خاص برخورد قانونی و فرا قانونی، حتی غیر قانونی، خواهد شد. در ضمن برای این که همه چیز از قبل روشن و شفاف باشد و بعداً اعتراضی از جانب دو پایان دبه در بیار بامبول باز نشود، مجازات این عمل شنیع و فساد انگیز به شرح زیر اعلام می شود:

1- دو پای خاطی ( منظور انسان است) باید پانصد و پنجاه و پنج فقره لگد از طرف چهار پای ستم دیده و اهانت شده - در ناحیه باسن و ...- نوش جان نماید.


3- دو پای خاطی باید به پانصد و پنجاه و پنج زبان زنده و مرده دنیا، به هر زبان پانصد و پنجاه و پنج بار، با صدای رسا و بلند - به نظم یا به نثر - با قافیه یا بی قافیه - اعلام کند که از هر خری در عالم خر تر و از هر شتری شتر تر و از هر گاو و گوساله ای گاو تر و گوساله تر و از هر قاطر و یابویی قاطر تر و یابو تر است، و یک کلام هیچ جانوری به پستی و مفلوکی او نیست.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کدام یک؟
    ازکدام گروه از اس ام اس ها بیشتر در سایت قرارگیرد؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 92
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 24
  • باردید دیروز : 53
  • گوگل امروز : 8
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 88
  • بازدید ماه : 1,056
  • بازدید سال : 10,156
  • بازدید کلی : 33,558